روستای ممرآباد

خراسان رضوی - شهرستان کاشمر - روستای ممرآباد

روستای ممرآباد

خراسان رضوی - شهرستان کاشمر - روستای ممرآباد

روستای ممرآباد

وبسایت روستای ممــرآباد
روستای ممرآباد در 4 کلیومتری جنوب غرب شهرستان کاشمر ( استان خراسان رضوی ) واقع شده است. این روستا از طرف غرب به روستای عشرت آباد ، سمت جنوب به روستای شوکتیه ، از سمت شرق به روستای مغان و از سمت شمال به روستای هندآباد منتهی می شود.
مجمع فرهنگی ممرآبادبصورت یکپارچه و متحد باحضور آقایان و بانوان متشکل از اعضای محترم بسیج - شورای اسلامی - دهیاری - شورای ورزش - هیئت امنای مسجد و روحانیت محترم در قالب کانون فرهنگی روستا فعال میباشند.

مدیر سایت :
رضاطاهری ممرآبادی
09105765428

بایگانی
پیوندها
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

آخرین مطالب

دهه فجر گرامی باد
من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، (امام خمینی(ره))

دهه فجر تجلی شکفتن آزادی، اوج همبستگی ملت مسلمان ایران برای حاکم شدن مردم سالاری دینی در کشوری مسلمان است. ،دهه پرفروغ فجر انقلاب اسلامی سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت مسلمان ایران و غلبه بر سیطره استکبار و وابستگی به شرق و غرب است.

22w

دهه فجر سرچشمه نور و نتیجه استقامت ملتی مسلمان برای دمیدن تاج گل آزادی و شکفتن حقیقت است. دهه فجر یادگار قلب های سرشار از عشق امام خمینی (ره) و دل های لبریز از عشق به پبروزی است. بهمن امتداد باور اندیشه سرخ علوی برای برپایی عدل الهی و آرمان های اسلامی است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
میلاد حضرت محمد (ص )وامام صادق (ع)مبارکباد
روز جمعه هفدهم ربیع الاول، و در سال ۵۷۰ میلادی در مکه معظمه سید الانبیاء، خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم متولد شد.
نام آن حضرت محمد و کنیه اش ابوالقاسم است. نام پدر آن حضرت عبدالله، و نام مادرشان حضرت آمنه بنت وهب است.
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم را بعد از ولادت به آب چشمه های بهشت غسل دادند و به عطرهای فردوس معطر کردند.
در روز ولادت آن حضرت بت های عالم سقوط کردند و چهارده کنگره از ایوان کسری فرو ریخت. دریاچه ساوه که آن را می پرستیدند خشک و تبدیل به نمکزار شد. در وادی ساوه که سال ها بود کسی آب در آن ندیده بود آب جاری شد.
آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در شب ولادت آن حضرت خاموش شد. علم کاهنان و سحر ساحران باطل گردید و طاق کسری از میان به دو نیم شد که تا امروز نمایان است.

                 ******************************************************************


 همچنین در هفده ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری ولادت با سعادت امام جعفر صادق علیه السلام فرزند برومند رسول گرامی اسلام، ششمین امام شیعیان و رئیس مذهب تشیع در مدینه منوره اتفاق افتاده است.
نام مبارک آن حضرت جعفر و کنیه شریفش ابوعبدالله و لقب آن حضرت صادق است. پدر بزرگوارشان امام محمد باقر (علیه السلام) و مادر گرامی آن حضرت “ام فروه” است، که امام صادق علیه السلام درباره ایشان می فرمایند: مادرم از بانوان پرهیزکار و با ایمان و نیکوکار بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع )

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی  و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.

ترجمه:خدایا  رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی.

هر جا دلی شکسته است به اینجا بیاورید
اینجا بهشت شهر خدا، شهر مشهد است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
قرآن ! من شرمنده توام – دکتر شریعتی)

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "  چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است … قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
افتتاح بوستان شهدای ممرآباد
درروز ۵آذر ۱۳۹۲به مناسبت هفته بسیج باحضور فرماندار وبخشدار محترم وهیئت همراه ومدعوین ومسئولین وهمچنین اهالی محترم وخونگرم روستای ممرآباد پروژه بوستان شهدای روستا افتتاح شد۰

این پروژه که ازسال ۹۱وازاعتبارات دوره سوم شورای اسلامی ودهیار روستابااعتباری بالغ بر ۰۰۰/۰۰۰/۲۳۰ریال

مساحت ۷۰۰مترمربع ازمحل اعتبارات دهیاری ومشارکت مردمی ساخت آن شروع ودر۵آذر۹۲ به بهره برداری رسید.

جهت تکمیل کردن پروژه  پارک برای بازی کودکان نیاز به وسایلی ازقبیل تاب وسرسره وتجهیزات دیگر دارد که

برای خرید این وسایل نیازبه  اعتباری بالغ بر۰۰۰/۰۰۰/۱۵۰۰ریال دیگر دارد.

 انشاءالله به همت شورا ی اسلامی ودهیاری روستا وهمچنین اعتبارات بخشداری محترم مرکزی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
ماه محرم ماه پیروزی خون برشمشیر

باز این چه شورش است که درخلق عالم است

عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین

است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو

عزادار حسین است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
ترجمه بخشی از دعای عرفه از دکتر شریعتی
هرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتی؛
هرچه از تو خواستم، عنایتم فرمودی؛
هرگاه اطاعتت کردم، قدردانی و تشکر کردی؛
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهایم افزودی؛
و اینها همه چیست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بی‌پایان تو!؟
... من کدام یک از نعمت‌های تو را می‌توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر بسپارم؟
... خدایا! الطاف خفیه‌ات و مهربانی‌های پنهانی‌ات بیشتر و پیشتر از نعمتهای آشکار توست.
...خدایا ! من را آزرمناک خویش قرار ده آن‌سان که انگار می‌بینمت.
من را آنگونه حیامند کن که گویی حضور عزیزت را احساس می‌کنم.
خدایا!
من را با تقوای خودت سعادتمند گردان
و با مرکب نافرمانی‌ات به وادی شقاوت و بدبختی‌ام مکشان.
در قضایت خیرم را بخواه
و قدرت برکاتت را بر من فروریز تا آنجا که تأخیر را در تعجیل‌های تو و تعجیل را در تأخیرهای تو نپسندم.
آنچه را که پیش می‌اندازی دلم هوای تاخیرش را نکند
و آنچه را که بازپس می‌نهی من را به شکوه و گلایه نکشاند.
...پروردگار من!
... من را از هول و هراس‌های دنیا و غم و اندوه‌های آخرت، رهایی ببخش
و من را از شر آنان که در زمین ستم می‌کنند در امان بدار.
...خدایا!
به که واگذارم می‌کنی؟
به سوی که می‌فرستی‌ام؟
به سوی آشنایان و نزدیکان؟ تا از من ببرند و روی بگردانند؛
یا به سوی غریبان و غریبه‌گان تا گره در ابرو بیافکنند و مرا از خویش برانند؟
یا به سوی آنان که ضعف مرا می‌خواهند و خواری‌ام را طلب می‌کنند؟
... من به سوی دیگران دست دراز کنم؟ در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.
...ای توشه و توان سختی‌هایم!
ای همدم تنهایی‌هایم!
ای فریادرس غم‌ها و غصه‌هایم!
ای ولی نعمت‌هایم‌!
...ای پشت و پناهم در هجوم بی‌رحم مشکلات!
ای مونس و مأمن و یاورم در کنج عزلت و تنهایی و بی‌کسی! ای تنها امید و پناهگاهم در محاصره اندوه و غربت و خستگی! ای کسی که هر چه دارم از توست و از کرامت بی‌انتهای تو!
...تو پناهگاه منی؛
تو کهف منی؛
تو مأمن منی؛
وقتی که راه‌ها و مذهب‌ها با همه فراخی‌شان مرا به عجز می‌کشانند و زمین با همه وسعتش، بر من تنگی می‌کند، و...
...اگر نبود رحمت تو، بی‌تردید من از هلاک‌شدگان بودم
و اگر نبود محبت تو، بی‌شک سقوط و نابودی تنها پیش‌روی من می‌شد.
...ای زنده!
ای معنای حیات؛ زمانی که هیچ زنده‌ای در وجود نبوده است.
...ای آنکه:
با خوبی و احسانش خود را به من نشان داد
و من با بدی‌ها و عصیانم، در مقابلش ظاهر شدم.
...ای آنکه:
در بیماری خواندمش و شفایم داد؛
در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد؛
در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید؛
در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند؛
در فقر خواستمش و غنایم بخشید؛
من آنم که بدی کردم من آنم که گناه کردم
من آنم که به بدی همت گماشتم
من آنم که در جهالت غوطه‌ور شدم
من آنم که غفلت کردم
من آنم که پیمان بستم و شکستم
من آنم که بدعهدی کردم ...
و ... اکنون بازگشته‌ام.
بازآمده‌ام با کوله‌باری از گناه و اقرار به گناه.
پس تو در گذر ای خدای من!
ببخش ای آنکه گناه بندگان به او زیان نمی‌رساند
ای آنکه از طاعت خلایق بی‌نیاز است و با یاری و پشتیبانی و رحمتش مردمان را به انجام کارهای خوب توفیق می‌دهد.
...معبود من!
اینک من پیش روی توأم و در میان دست‌های تو.
آقای من!
بال گسترده و پرشکسته و خوار و دلتنگ و حقیر.
نه عذری دارم که بیاورم نه توانی که یاری بطلبم،
نه ریسمانی که بدان بیاویزم
و نه دلیل و برهانی که بدان متوسل شوم.
چه می‌توانم بکنم؟ وقتی که این کوله‌بار زشتی و گناه با من است!؟
انکار !؟
چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که همه اعضاء و جوارحم، به آنچه کرده‌ام گواهی می‌دهند؟
...خدای من!
خواندمت، پاسخم گفتی؛
از تو خواستم، عطایم کردی؛
به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛
به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛
خدایا!
از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان نکن.
از آستان مهرت نومیدمان مساز.
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خویشت ما را مران.
...ای خدای مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت ببخش
و جسم و دینم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کن
و از آتش جهنم رهایم ساز.
...خدای من!
اگر آنچه از تو خواسته‌ام، عنایت فرمایی، محرومیت از غیر از آن، زیان ندارد
و اگر عطا نکنی هرچه عطا جز آن منفعت ندارد.
یا رب! یا رب! یا رب!
...خدای من!
این منم و پستی و فرومایگی‌ام
و این تویی با بزرگی و کرامتت
از من این می‌سزد و از تو آن ...
...چگونه ممکن است به ورطه نومیدی بیفتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی.
...خدای من!
تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی که من بدان مبتلایم!
تو چقدر درگذرنده و بخشنده‌ای با این همه کار بد که من می‌کنم و این همه زشتی کردار که من دارم.
...خدای من!
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام.
...تو که این قدر دلسوز منی! ...
...خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
تو کی غایب بوده‌ای که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟
...کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند.
کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد.
بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.
و زیانکار باد سودای بنده‌ای که از عشق تو نصیب ندارد.
...خدای من!
مرا از سیطره ذلتبار نفس نجات ده و پیش از آنکه خاک گور، بر اندامم بنشیند از شک و شرک، رهایی‌ام بخش.
...خدای من!
چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی!
ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده....
یا رب! یا رب! یا رب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۲ ، ۲۰:۳۰
رضا طاهری
حضور قلب در نماز از زبان آیت اله بهجت(ره)

از محضر آیت الله بهجت سؤ ال شد: حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد مى گذرد امّا هنوز لذتى از عبادت و به خصوص نمازمان احساس ‍ نکرده ایم، به نظر شما چه باید بکنیم که ما نیز اقلاًّ اندکى از آنچه را که ائمه و پیشوایان معصوم علیهم السّلام فرموده اند، بچشیم؟
معظّم له در حالى که سر را تکان مى داد فرمود: آقا، عامّ البلوى است! این دردى است که همه گرفتاریم!
عرض شد: آقا، به هر حال مراتب دارد و مسئله نسبى است. عضى همچون شما مراتب عالى دارید و ماها هیچى نداریم، ماها چه باید بکنیم ؟
باز در جواب فرمود: شاید من مرتبه شما را تمنّا کنم.
عرض شد: حاج آقا مسئله تعارف در کار نیست و یک واقعیتى است .
باز ایشان در جواب با فروتنى و تواضع خاصّى فرمودند که : عَمَّتُک مِثْلُک ! و مرادشان از این ضرب المثل این بود که من هم مثل شما هستم .
به هر حال ، پس از چند بار اصرار فرمودند:
این احساس لذّت در نماز یک سرى مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سرى مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که : انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند، و معصیت ، روح را مکدّر مى کند و نورانیت دل را مى برد.
و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنى فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجّهش به غیر خدا مشغول نشود. و اگر به طور غیر اختیارى توجّهش به جایى منصرف شد، به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند.

آقاى قدس یکى از شاگردان آیت الله بهجت نیز مى گوید:
روزى از آقا پرسیدم : آقا، چه کار بکنم در نمازم حضور قلب بیشتر داشته باشم؟
آقا ابتدا سر به پایین افکند سپس سرش را بلند کرد و فرمود: روغن چراغ کم است .
من به نظر خودم از این جمله این معنى را فهمیدم که یعنى معرفت کم است و ایمان قلبى و باطنى ضعیف است ، و گرنه ممکن نیست با شناخت کافى ، قلب حاضر نباشد.

آیت الله محمّد حسن احمدى فقیه یزدى نیز مى گوید:
گاهى از آقا سؤال مى کردند: چه کنیم در نماز، حضور قلب داشته باشیم؟ و ایشان دستورالعملهایى مى فرمودند، یکى از آنها این بود که مى فرمود:
وقتى وارد نماز مى شوید هنگام خواندن حمد و سوره به معناى آن توجه کنید تا ارتباط حفظ شود.

استاد خسروشاهى نیز مى گوید:
روزى از آیت الله بهجت سؤال شد:در هنگام نماز چگونه مى توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم؟ فرمودند:
یکى از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت باید حواسّ (باصره، سامعه و …) خود را کنترل کنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب باید مقدماتى را فراهم کرد، باید در طول روز گوش، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم و این یکى از عوامل تحصیل حضور قلب مى باشد.

در جاى دیگر شخص دیگرى از محضرشان مى پرسد: براى اینکه در انجام فرمان الهى مخصوصاً نماز با خشوع باشیم چه کنیم ؟
و ایشان در جواب مى فرماید:
در اوّل نماز، توسل حقیقى به امام زمان – عجل الله تعالى – فرجه کنید، و عمل را با تمامیّت مطلقه انجام بدهید.

همچنین شخص دیگر مى پرسد: براى حضور قلب در نماز و تمرکز فکر چه باید کرد؟
و ایشان مرقوم مى فرماید:
بسمه تعالى ، در آنى که متوجّه شدید، اختیاراً منصرف نشوید.

منبع: کتاب برگى از دفتر آفتاب (شرح حال شیخ ‌السالکین حضرت آیت اللّه العظمى بهجت )اثر : رضا باقى زاده پُلامى

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۰
رضا طاهری
ساعت ودمای کشورها
 

Click for Tehran, Iran Forecast      ایران -تهران                         Click for Los Angeles, California Forecast       امریکا-کالیفرنیا

Click for Ankara, Turkey Forecast      ترکیه-آنکارا                         Click for Baghdad, Iraq Forecast       بغداد-عراق

Click for Rome Fiumicino, Italy Forecast       ایتالیا-رم                           Click for Tokyo Downtown, Japan Forecast        ژاپن-توکیو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۰
رضا طاهری
شب قدر

شب قدر، شب شناخت قدر خویش است!

. . .
شب قدر شبی است که باید شکواییه هجران را درنوردید و به امید وصل و دیدار، بیدار نشست و از جام طهور «سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.

. . .

شبی که باید در عاشقی ثابت‌قدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت و به نیایش پرداخت و کار خیر کرد و صالحات به جا آورد و به نیازمندان رسید و دانایی طلبید و به دانش‌آموزی پرداخت.

. . .

شب قدر، شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندی‌های عاشقانه نالید و دیدار او را ازخدای طلبید.

. . .

شب قدر، شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.


امام صادق(ع):‌

«تقدیرات در شب نوزدهم است و حتمی شدن آن در

شب بیست و یکم و امضای آن در شب بیست و سوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۰
رضا طاهری